@article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {3-30}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی تطبیقی علیّت در حکمت صدرایی و رئالیسم انتقادی}, abstract_fa = {چکیده اصل علیت به عنوان یک اصل کلی و بنیاد همۀ مباحث علمی خصوصاً مستند همه علومی که درباره احکام موضوعات حقیقی بحث می‌کنند، مورد توجه همه مکاتب فلسفی بوده است از این جهت مقاله پیش رو با عنوان "بررسی مقایسه­ای علیت از دیدگاه رئالیسم انتقادی و حکمت صدرایی" علیت را از دو دیدگاه حکمت متعالیه به عنوان میراث فلسفی فعال جهان اسلام و رئالیسم انتقادی به عنوان یکی از رویکردهای مطرح در فلسفه علم و فلسفه علوم اجتماعی مورد توجه قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده با تمرکز بر مباحث طرفین دربارۀ علیت، دیدگاه آنها در این باب استخراج گردد و در نهایت مورد مقایسه قرار گیرد. نوشتار حاضر بر این عقیده است که نفی صدفه و پذیرش اصل علیت به مثابۀ قانون حاکم بر هستی، نقد دیدگاه هیومی و کانتی در باب علیت، نقطۀ اشتراک دو دیدگاهمی­باشد اما در اینکه آیا مفهوم «علیت» مفهومی فلسفی است یا ماهوی از یکدیگر جدامی­شوند.  }, keywords_fa = {واژه­های کلیدی: علیت,نیروی علّی,حکمت صدرایی,رئالیسم انتقادی}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22070.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22070_50b2880e96887ddc9144a3b11e4cccd4.pdf} } @article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {31-48}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {جهانی شدن، فرهنگ مصرف، رویکرد اسلامی}, abstract_fa = {انسان­ها با توجه به خصوصیت اجتماعی خود، همواره در پی تلاش برای ایجاد دنیایی با روابط گسترده بوده‌اند. مصداق بارز این امر اوج گرفتن بحثی به نام جهانی شدن است. در جهانی شدن مرزهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی به تدریج محو می‌شوند و جهان به نوعی همگونی اجتناب ناپذیر می‌رسد. برای ایجاد این همگونی لازم است شاخصه­های زندگی اجتماعی اعم از اقتصاد، سیاست و فرهنگ دگرگون شده و در یک راستا قرار گیرند تا با ایجاد یک سبک زندگی مشابه، به استانداردهای تعیین شده در سطح جهانی دست یافت.هرچند به عقیده بسیاری از اندیشمندان، جهانی شدن رویکردی اقتصادی دارد؛ اما بحث فرهنگ و به خصوص فرهنگ مصرف از آن جهت که می‌تواند زمینه جهانی شدن اقتصاد را فراهم کند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. آنچه در این مقاله بررسی کرده‌ایم جایگاه فرهنگ مصرف در جامعه‌ی جهانی شده، و مقایسه آن با رویکرد اسلامی است. ایجاد فرهنگ مصرف­گرایی جهانی سبب می‌شود چرخه اقتصاد جهانی به گردش درآید.شرکت‌های چند ملیتی و فعالان اقتصاد جهانی از عاملان اصلی ایجاد چنین فرهنگی هستند و براساس آن جامعه مصرفی را شکل داده‌اند. این جامعه که با مبانی کاملا سکولار پی­ریزی شده است، خود دارای ویژگی‌هایی است که سبب تداوم مصرف می‌شود. در این جامعه، مصرف، هدف زندگی و هویت بخش است. انسان برای مصرف کنندگی تربیت می‌شود و آن­چنان در این مصرف غوطه­ور می‌شود که برخی آن را به سان یک بیماری انگاشته و سندروم مصرف کننده نامیده‌اند. در رویکرد اسلامی هرچند نگاه جهانی به جامعه بشری بسیار مهم است؛ اما مبانی اسلامی تفاوت زیادی با مبانی سکولار دارد و در نتیجه فرهنگ اسلامی نیز متفاوت خواهد بود. در فرهنگ اسلام، مالکیت اصلی از آن خداوند است. مصرف نه تنها هدف زندگی نیست بلکه باید براساس اصول اسلامی و اعتدال اقتصادی صورت بگیرد. میزان مصرف و نوع مصرف، در اسلام مهم و تعیین شده هستند. در نهایت می‌توان گفت جهانی شدن از اهداف اسلام است و برای جامعه جهانی خود نیز برنامه دارد از جمله برنامه­های اقتصادی؛ اما جامعه مصرفی کنونی چندان با مبانی و دستورات اسلامی سازگار نیست.  }, keywords_fa = {واژه­های کلیدی: جهانی شدن,مصرف,فرهنگ,اسلام}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22071.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22071_2066be329d220e92c589582adc40a347.pdf} } @article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {49-72}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مروری بر نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت}, abstract_fa = {چکیده نظریه فرهنگ را می­توان به منزله ادبیاتی دانست که در پی توضیح ماهیت فرهنگ و تبعات آن برای زندگی اجتماعی است. از نظریه­هایی که پیرامون فرهنگ بیان شده، در مطالعات آکادمیک استفاده فراوانی می شود. نظریه فرهنگ می­کوشد تا مسائل و عواملی را که به نوعی در ارتباط با فرهنگ بوده و در فرهنگ جریان دارند، به روشنی مشاهده کنیم؛ به تعبیر دیگر، نظریه فرهنگ چارچوبی است که موضوعات فرهنگی در آن به نظم آورده می­شوند وسعی می­کند بین عناصر و اجزا فرهنگ رابطه برقرار کند.نظریه فرهنگ با تعریف و ترسیم فرهنگ مطلوب، به اندیشمندان کمک می­کند تا فرهنگ موجود در بسیاری از جوامع سرمایه داری را مورد نقد قرار دهند. نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت با تحلیل انتقادی صنعت فرهنگ به دنبال تبیین و ارزیابی فرهنگ توده­ای است تا از این رهگذر بتواند فرهنگ والا و متعالیِ شکوفا کننده عقلانیت راستین را به انسان­ها معرفی کند.  }, keywords_fa = {واژه­های کلیدی: نظریه انتقادی,نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت,مکتب فرانکفورت,صنعت فرهنگ,فرهنگ توده­ای,سلطه,صنعت آگاهی,جامعه توده­ای}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22072.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22072_0eb1af70e02b37720f419803039788b9.pdf} } @article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {73-98}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بایسته‌های مبلّغین برای تبلیغ دین در اینترنت}, abstract_fa = {چکیده در طول تاریخ اسلام در هر عصری، از نظام‌های ارتباطی خاصی برای تبلیغ دین استفاده شده است. این امر از انعطاف‌پذیر بودن روش‌های تبلیغ دین سرچشمه می‌گیرد. بعد از ادغام فناوری‌های ماهواره با رایانه و تلویزیون بدیل‌هایی برای نظام‌های ارتباطی قبلی پدید آمده و نظام جدید جانشین نظام‌های قبلی شده است. در میان این نظام­ها اینترنت را باید بزرگ‌ترین سامانه­ای دانست که تاکنون به دست انسان طراحی، مهندسی و اجرا شده است. این سامانه شبکه‌ای عظیم از میلیون‌ها رایانه است که کاربران مختلف و اهداف‌ متعددی دارد؛ ولی در نهایت به صورت یک شبکه جهان‌شمول، واحد و در مقیاس جهانی به هم متصل است. استفاده از این فضا برای تبلیغ دین نه تنها ممکن، بلکه ضروری است به دلیل اینکه هیچ زمانی در این اعصار مانند زمان حاضر امکان تبلیغ با این وسعت و این امکانات نبوده است. در این پژوهش نگارنده با مفروض گرفتن عدم محدودیت دین برای استفاده از فن­آوری­های نو مانند اینترنت برای تبلیغ دین، و به مثابه مسیر بودن و نگاه توسعه­ای نهاد دین به اینترنت برای تبلیغ دینی، طی مصاحبه ژرف با عده­ای مبلّغین و مدیران فضاهای دینی اینترنت و بررسی اسنادی، به بررسی بایسته‏های تبلیغ دینی در فضای مجازی برای مبلّغین، پرداخته است و در نهایت تأسیس شورای تبلیغ دینی مجازی کشور را برای تبلیغ دین در اینترنت پیشنهاد می‏کند. برای تحلیل اطلاعات مصاحبه­ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. تحلیل مضمون، روشی برای شناخت، تحلیل و پردازش الگوهای موجود در داده‌های کیفی است. این روش با مطالعه مصاحبه ها، کدگذاری عبارت­ها، استخراج مضمون­ها، تهیه شبکه مضامین و در نهایت مرتبط کردن نتایج تحلیل مضامین با سؤالات تحقیق انجام می­شود.  }, keywords_fa = {واژه­های کلیدی: اینترنت,تبلیغ دین,فرصت‌های تبلیغ دین,چالش‌های تبلیغ دین,راهکارهای تبلیغ دینی}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22073.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22073_06175613db5cbdb5484f7cddd1fece72.pdf} } @article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {99-134}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {ss}, title_fa = {بازنمایی عفاف در ارتباطات زن و مرد مطالعه انتقادی فیلم سینمایی سعادت‌آباد}, abstract_fa = {چکیده نوع روابط زن و مرد و مرزبندی در تعاملات این دو جنس، در روح و روان فرد، استحکام خانواده و رشد و پیشرفت جامعه نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. با این پیش‌فرض، اگر رسانه تاثیرگذاری چون سینما، بر خلاف دین و فطرت، به پایه‌گذاری اخلاق جنسی خاصی در جامعه مبادرت ورزد که حریم‌های میان زن و مرد شکسته شود، اثر مخربی بر تفکر و رفتار مخاطب خواهد گذاشت که به سادگی جبران‌پذیر نیست.سوال اصلی این مقاله این است که فیلم سینمایی «سعادت‌آباد»، روابط میان زن و مرد را چگونه بازنمایی کرده و این بازنمایی تا چه حد با ملاک‌های ارتباط عفیفانه در اسلام، منطبق است. برای این هدف، با نگاهی جامع به آیات و روایات، مولفه‌های روابط عفیفانه را استخراج کرده و سپس با تحلیل نشانه‌شناختی فیلم سینمایی «سعادت‌آباد» که یکی از تولیدات فکری دهه نود سینمای ایران محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، نوع بازنمایی این فیلم از روابط میان دو جنس و میزان انطباق یا فاصله آن با آموزه‌های اسلامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در زمینه روابط زن و مرد نامحرم را از طریق تحلیل رمزگان جان‌فیسکبررسی می‌شود.    }, keywords_fa = {واژه‌های کلیدی: عفاف,بازنمایی,ارتباطات,سینما,سعادت‌آباد}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22074.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22074_f4b137558065a80bc66acdb893e84a17.pdf} } @article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {135-164}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی خوانش مخاطبان از برنامه‌های گفتگو محور مذهبی تلویزیون (مطالعه موردی: دبیرستان‌های دخترانه شهرستان قم)}, abstract_fa = {چکیده انتشار معارف و آموزه­های دینی، پیش از انقلاب، در ایران، تنها از طریق رسانه­های سنتی و منابر صورت می‌گرفته است. پس از انقلاب، رسانه­های جدید مانند رادیو و تلویزیون، جایگاه مهمی در ترویج و نشر معارف دین بر عهده گرفتند. یکی از انواع برنامه­هایی که در طی این سال­ها در سیما تولید شده است؛ برنامه­های گفتگومحور مذهبی است. تحقیق حاضر در پی فقر منابع مکتوب در این زمینه، پی­ریزی شده است و برآن است تا از منظر مخاطب، نگاهی به این برنامه­ها بیندازد. این گفتگوها بر پایه­ی تعداد مجری و کارشناس در برنامه، قالب­های متفاوتی به خود می­گیرد. سه برنامه گفتگومحور مذهبی،تحت سه قالب «گفتگوی دو نفره»،«میزگرد» و «بحث» از سه کانال متفاوت تلویزیونی، برای دختران دبیرستانی شهر قم نمایش داده شد. داده‌های پژوهش با تکنیک مصاحبه­ی گروه­های کانونی، گردآوری و از روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شده­اند. مضمون اصلی(ویژگی­های قالب گفتگوی مذهبی در تلویزیون)، شامل شش مضمون فرعی: تعداد مجری و کارشناس، موضوعات برنامه­های گفتگومحور مذهبی، توانایی­های مجری، ویژگی­های ظاهری مجری، ویژگی­های میهمان، و عادات تماشا در مخاطبین این برنامه­ها می­شود. در نتیجه، نمونه موردنظر،قالب گفتگوی دو نفره را بیش از دو قالب دیگر پسندیدند. به­علاوه تسلط، توانایی و ظاهر مجری، فن بیان و سخن­وری میهمان و موضوع برنامه نیز تاثیر زیادی بر جلب این مخاطبان به برنامه دارد. در نهایت می­توان با الگوبرداری از برنامه سمت خدا به عنوان نمونه­ای موفق در میان گفتگوهای مذهبی تلویزیون که با استقبال در میان این گروه سنی(دبیرستانی­ها) مواجه شده است، در رشد و ارتقای برنامه­های گفتگومحور مذهبی کوشید.   }, keywords_fa = {واژه­های کلیدی: تلویزیون,گفتگوی مذهبی,برنامه دینی,گونه­های تلویزیونی,گروه­های کانونی}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22075.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22075_f365bca5f8c05ff9415896679a134335.pdf} } @article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {165-195}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مولفه‌های جامعه‌پذیری حجاب مطالعه موردی دانش‌آموزان دبیرستانی شهر قم}, abstract_fa = {چکیده حجاب قرآنی دارای ابعاد سه­گانه(پوششی، رفتاری و گفتاری) است که در مجموع می‌تواند پیامدها و آثار مهمی چون امنیت و آرامش فردی و اجتماعی را در پی داشته باشد. از آنجا که نوع رفتارهای انسانی بر نگرش­ها و دیدگاه­های آنهامبتنی است، بررسی نگرش دختران دبیرستانی و تحلیل فرایند شکل­گیری نگرش­ها و عوامل موثر بر آن، مسئولان فرهنگی کشور را جهت بسترسازی­های مناسب و آگاهی­بخشی و نهادینه کردن این هنجار اجتماعی یاری می­رساند. سوال اصلی مقاله حاضر این است که عوامل اصلی تاثیرگذار بر هماهنگی یا ناهماهنگی نگرش دانش‌آموزان دختر دبیرستان­های قم با الگوی مطلوب درباره حجاب چیست؟درپاسخ به این سوال بنابر نظر محققان اجتماعی، خانواده، مدرسه، دوستان و رسانه را از نهادهای موثر در جامعه­پذیری افراد و پذیرش ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی تلقی شده و فرضیه‌های مختلفی مطرح گردید که متغیرهای مستقل آنهاشامل: پوشش مادر، اهتمام والدین به نحوه پوشش دختران، هماهنگی والدین در نوع پوشش دختران، پوشش دوستان، پوشش دبیران مدرسه، محتوای کتب درسی در ارتباط با حجاب، و نحوه ارتباط و تعامل دبیران و مسئولین مدرسه با دانش‌آموزان در رابطه با حجاب آنها، میزان و نوع استفاده رسانه‌ای (تلویزیون، اینترنت، ماهواره)می‌باشد.جمع­آوری اطلاعات مورد نیاز، صرف نظر از ادبیات و مبانی نظری تحقیق که به روش کتابخانه­ای و با استفاده از آثار و تحقیقات مشابه در این زمینه بوده است عمدتا به روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته فرضیه­های تحقیق با استفاده از فنون آماری و بر اساس پرسشنامه طراحی شده و نرم افزارspss16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس نتایج به دست آمده بیش از 60 درصد دانش‌آموزان به حجاب نگرش مثبت دارند و نگرش دانش‌آموزان به حجاب با نگرش مطلوب دینی تفاوت زیادی ندارد. در بین فرضیات مطرح شده، پوشش مادر، اهتمام والدین به پوشش دختران، تقید دبیران به حجاب، میزان ترغیب محتوای کتب درسی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. استفاده از ماهواره رابطه مستقیم و منفی با نگرش مثبت به حجاب دارد.دو متغیر پوشش دوستان و استفاده از اینترنت رابطه معنادار با نگرش به حجاب دختران ندارند.  }, keywords_fa = {واژه‌های کلیدی: حجاب,نگرش,جامعه­پذیری,عوامل جامعه‌پذیری}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22076.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22076_e58fbb1595b634aaed3f9bb31cef113e.pdf} }