@article { author = {}, title = {ss}, journal = {}, volume = {7}, number = {شماره 17 - بهار 93}, pages = {49-72}, year = {2016}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مروری بر نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت}, abstract_fa = {چکیده نظریه فرهنگ را می­توان به منزله ادبیاتی دانست که در پی توضیح ماهیت فرهنگ و تبعات آن برای زندگی اجتماعی است. از نظریه­هایی که پیرامون فرهنگ بیان شده، در مطالعات آکادمیک استفاده فراوانی می شود. نظریه فرهنگ می­کوشد تا مسائل و عواملی را که به نوعی در ارتباط با فرهنگ بوده و در فرهنگ جریان دارند، به روشنی مشاهده کنیم؛ به تعبیر دیگر، نظریه فرهنگ چارچوبی است که موضوعات فرهنگی در آن به نظم آورده می­شوند وسعی می­کند بین عناصر و اجزا فرهنگ رابطه برقرار کند.نظریه فرهنگ با تعریف و ترسیم فرهنگ مطلوب، به اندیشمندان کمک می­کند تا فرهنگ موجود در بسیاری از جوامع سرمایه داری را مورد نقد قرار دهند. نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت با تحلیل انتقادی صنعت فرهنگ به دنبال تبیین و ارزیابی فرهنگ توده­ای است تا از این رهگذر بتواند فرهنگ والا و متعالیِ شکوفا کننده عقلانیت راستین را به انسان­ها معرفی کند.  }, keywords_fa = {واژه­های کلیدی: نظریه انتقادی,نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت,مکتب فرانکفورت,صنعت فرهنگ,فرهنگ توده­ای,سلطه,صنعت آگاهی,جامعه توده­ای}, url = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22072.html}, eprint = {https://fpq.bou.ac.ir/article_22072_0eb1af70e02b37720f419803039788b9.pdf} }