ORIGINAL_ARTICLE
تقوی جامعترین صورت خردورزی در قرآن کریم
آیات متعددی از قرآن کریم به تشریح زوایای خردورزی پرداخته اند. در این میان، تعیین اوصاف و ویژگیهای خردمندان از منظر این آیات برای تمییز آنها از بی نصیبان از این حقیقت، مسالهای است که در این تحقیق دنبال شده است. در نوشتار پیش رو با روش تحلیلی – توصیفی و در عین حال با الهام از «علت صوری» در اصطلاح فلاسفه به کاوش در خصوص اوصافی که مراتب خردورزی را به فعلیت میرسانند پرداخته شده است و در قالب نظرگاهی نوین، کثرت این اوصاف ایجابی متعدد به وحدت «تقوی» ارجاع داده شده با ارائه ادله قرآنی هر مرتبهای از حقیقت تقوی به عنوان مرتبهای از «نظام خردورزی» معرفی شده است. چنانچه کثرت اوصاف سلبی خردورزان نیز به وحدت «پلیدی» بازگشت داده شده بر این اساس هر مرتبهای از رجس و پلیدی منافی با مراتبی از خردورزی دانسته شده است.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65041_b19f1127ddb813614c34c4b2801708bd.pdf
2016-09-10
5
22
10.22081/fpq.2016.65041
قرآن
عقل
علت صوری
تقوی
رجس
مهدی
شجریان
1
دانشجویی دکتری
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فلسفة اسلامی (هستیشناسی، معرفتشناسی) به مثابة زیرساز الگوی مدیریت راهبردی فرهنگی
مدیریت راهبردی فرهنگی به مثابة یک از اضلاع برجستة الگوی مدیریت تغییر مطرح است. تحقیق پیشرو با نگریستن به فلسفة اسلامی به مثابة یکی از منابع تجریدی گرانسنگ موجود در تدوین الگوی مدیریت راهبردی فرهنگی، به مدد روششناسی استنباطی و استنتاجی، به تحلیل مبانی فلسفة اسلامی در این عرصه پرداخته است. از این رو فلسفة اسلامی میتواند یکی از عظیمترین منابع نظری به منظور استخراج پایههای نظری، پارادایمی و تجریدی، در جامعة معاصر اسلامی ایرانی باشد، که البته با اهتمام به پیچیدگی مسائل عصر حاضر، و نیازمندی مدیریت عینیتها، حاجتمند تکمیلات قابل توجهی خواهد بود. مقالة حاضر برآن است که الگوی مدیریت راهبردی فرهنگی در سه سطح مبانی نظری، الگوی مطلوب و سطوح کاربردی به سامان خواهد آمد، که تبیین مبانی فلسفة اسلامی به مثابة مبانی الگوی مورد نظر، نقطة برجستة آن میباشد و به اقتضای حجم مقاله، به ایضاح برخی اکتفا شده است.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65042_30e70e34d17baa550994d205598efe02.pdf
2016-09-10
23
42
10.22081/fpq.2016.65042
فلسفة اسلامی
الگو
فرهنگ
مدیریت راهبردی فرهنگی
معصومه
محمودی
asrpaezee2014@gmail.com
1
دانشجویی ارشد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی انتقادی رابطۀ اخلاق و حقوق در مدرنیته
مسالۀ اخلاق و حقوق و رابطۀ آنها از مسائل مهمی است که همواره و خصوصاً در دوران مدرن ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. در مدرنیته با توجه به تغییر بنیادین که در بینش و گرایش انسان رخ داد، اخلاق و حقوق و رابطۀ آنها مانند همه جنبههای زندگی انسان بر اساس دو مؤلفۀ اصلی مدرنیته یعنی سکولاریسم و اومانیسم تبیین گردید. در این مقاله علاوه تبیین رابطۀ مطرح میان اخلاق و حقوق در مدرنیته به نقد اجمالی آن میپردازیم.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65043_9de1e012a46ad1011fd53685ae56c02c.pdf
2016-09-10
43
64
10.22081/fpq.2016.65043
اخلاق
حقوق
مدرنیته
غرب
انسان
علی
داودی
1
دانشجویی ارشد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ویژگی های عدم و حلّ پارادوکس های آن
بررسی ویژگیهای عدم سهم عمدهای را برای فهم بسیاری از مسائل فلسفی به خود اختصاص داده است، با اینکه موضوع فلسفه حول محور وجود است و از طرف دیگر وجود، نقیض عدم است ضرورت ایجاب میکند که از باب تُعرَفُ الأشیاءُ بأًضدادِها به معرفی و طرح مسائل عدم نیز بپردازیم البته پُر واضح است که منظور از ضدّ در این عبارت نقیض است، زیرا عدم نقیض وجود است. بنابراین ابتدا مقدمهای را دربارهی موضوع علم ِفلسفه و اینکه چرا در فلسفه از عدم نیز بحث میشود ذکر خواهیم کرد و سپس به مسائلی چون نحوه پیدایش مفهوم عدم در ذهن، حرفی بودن مفهوم عدم و اعتباریت کامل آن در ابتدای حضور آن در ذهن و سپس تبدیل آن به مفهوم اسمی و سپس تقسیم آن به عدم مطلق و عدم اضافی و نیز تبیین مفهوم عدم مجامع و غیر مجامع، بیان وجوه اشتراک و افتراق عدم مطلق و عدم اضافی، چرایی عدمِ تمایز بین اَعدام، دلایل عدم علّیت در اَعدام، حلّ پارادوکسها در حوزهی قضایای عدمی به وسیله معرفی دو حمل اوّلی و حمل شایع، دلایل ایجاد پارادوکس در ذهن به خاطر غفلت از قیود قضایا و بیان اینکه وحدتِ حمل، شرطِ تناقض میباشد و در نهایت به جمعبندی و نتیجهگیری در خصوص مسائل مربوط به عدم خواهیم پرداخت.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65044_7a8cba1a1e74eff9b22c4bd6aad32501.pdf
2016-09-10
65
86
10.22081/fpq.2016.65044
ویژگیهای عدم
احکام عدم
عدم مطلق
عدم مقیّد
عدم محض
عدم اضافی
عدم نسبی
سعید
مهراب
1
دانشجوی ارشد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مقایسهای تجربهگرایی از دیدگاه کواین و علامه طباطبایی
ویلارد ون ارمن کواین یکی از فیلسوفان تجربهگرای آمریکایی است که با سه سنت فلسفه تحلیلی و پراگماتیسم و منطق ریاضی جدید رابطه نزدیکی دارد، وی تجربه گرایی را میپذیرد و سعی در اصلاح این سنت معرفت شناختی دارد، او پنج نقطه عطف برای تجربه گرایی بیان میکند که سه نقطه آخر را وی برای تکمیل این دیدگاه مطرح نموده است، نقطه اول عطف توجه از تصورات به کلمات است، نقطه دوم توجه از کلمات به جملات است، نقطه سوم عطف توجه از جملات به نظام هایی از جملات یا همان کل گرایی است، نقطه چهارم وحدت انگاری روشی و نقطه پنجم طبیعت گرایی اوست، در مقابل علامه طباطبایی دواصل تجربه گرایی را نمیپذیرد البته وی مبدء بودن حس را میپذیرد ولی نسبت به معرفت هایی که مطابَق حسی دارند، و حجیت علومی را که صرفا مستند به حس باشند را زیر سوال میبرد، وی معتقد است اگر قضایای پیشین پذیرفته نشود نتیجه جز سوفسطائی گری و فرو ریختن کاخ علم به همراه نخواهد داشت.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65046_e2beacf1c9189e38f0a31f26401cad68.pdf
2016-09-10
87
112
10.22081/fpq.2016.65046
تجربه گرایی
کواین
علامه طباطبایی
کل گرایی
وحدت انگاری روشی
احمد
ابراهیمی
1
دانشجوی ارشد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی چگونگی رشد عقلانیت در فلسفه اسلامی بر پایه مبانی حکمت اشراقی سهروردی
شیخ اشراق، که پس از فارابی، مؤسس دومین مکتب فلسفی اسلامی شناخته میشود، حکیم بزرگی است که توانست با نوآوریهای خویش در زمینه توسعه عقلانیت اسلامی، راه تعالی فلسفه اسلامی را هموارتر سازد. سهروردی که به خوبی با آراء مشائین به ویژه ابنسینا آشنا بوده و از مشکلات فلسفی و شبهات وارد بر فلسفه اسلامی در عصر خویش آگاه بوده است، کوشید تا اشکالات وارد بر عقلانیت فلسفی را با ارائه راه کارهای جدید، برطرف نماید. وی با طرح مفهوم «اشراق» و تأکید بر ضرورت همراهی شهود و عرفان با عقل و یافتههای آن، به حل بسیاری از مشکلات فلسفی کمک نمود. تأکید بر جایگاه و اهمیت علم حضوری در نظام معرفتی انسان و نیز طرح و تبیین عالم مثال به عنوان جهانی واسطه میان عالم جسمانی و عقلانی نیز، توانست بسیاری از ایرادات وارده به فلسفه را برطرف نماید و زمینه را برای شکلگیری نظام جامع حکمت متعالیه فراهم کند. این تلاشها سبب شد تا اختصاص عقل ورزی به فیلسوفان و اختصاص شهودگرایی به عارفان، از میان رفته و حکمتی جدید که مبانی آن در اندیشههای فیلسوفان گذشته مانند ابنسینا، موجود بوده است، بهصورت رسمی و به عنوان حکمت اسلامی معرفی شده و ارتباط مبنایی عقل و شهود، تبیین گردد.
مقاله حاضر، در صدد است تا علاوه بر نگرش سهروردی به مسأله عقل و کارکردهای آن در مسیر شناخت حقیقت، چیستی عقلانیت موجود در مکتب اشراق و ویژگیهای آن را بررسی نموده و نقش این جریان را در رشد فلسفه اسلامی بیان نماید.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65047_03b3454387a4ca1a663412c73ceb4d63.pdf
2016-09-10
113
130
10.22081/fpq.2016.65047
سهروردی
اشراق
مشاهده
عقل
عقلانیت
علم حضوری
عالم مثال
فاطمه
ضرابی
1
دانشجوی ارشد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مبانی نظری سعادت از دیدگاه توماس آکوئیناس
بحث سعادت و شقاوت یکی از مباحث مهم دینی و فلسفی و کلامی و اخلاقی است که از روزهای نخستین هستی بشر، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. در این نوشتار مبانی فلسفی و کلامی توماس آکوئیناس درتحلیل سعادت و شقاوت مورد بررسی قرار میگیرد. توماس آکوئیناس هستی را متشکل از گیرنده و دهنده میداند که دهنده علت هستی بخش و گیرندگان مخلوقات هستی هستند که مراتب هستی را تشکیل دادهاند، ایشان نفس را جوهری مستقل میداند که قوا و نیروهای بدن در ارتباط و هماهنگی با او هستند، از نظر ایشان انسان، دارای سرشتی خاص است که دارای گرایشات فطری و موجودی مختار است که با اراده و اختیار امور خود را تدبیر میکند و به سوی سعادتی که از راه شناخت و عشق به خدا به دست میآید در حرکت است. چنین نگاهی بازتابهای اخلاقی تربیتی خاصی را در پی دارد که در سایه آن میتوان به سعادت دنیوی و سعادت کامل اخروی که همان رویت الهی است، دست یافت.
مصداق سعادت در توماس آکوئیناس رؤیت ذات الهی در جهان آخرت و راه رسیدن به آن کسب فضایل اخلاقی وعقلانی و شناخت ومعرفت و عشق به خداوند میباشد.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65048_6cc24a1cd8bf4447a58950c28ab6bd12.pdf
2016-09-10
131
152
10.22081/fpq.2016.65048
سعادت
شقاوت
توماس آکوئیناس
انسان
اختیار
فطرت
هستی شناسی
مبدأ
معاد
شکوفه
اسم خانی
1
دانشجوی ارشد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
قلمرو دین و زوایای ایمان از نظر اگوستین
زندگی فکری و دینی اگوستین را در چند مرحله میتوان تصوبر نمود: زمانی که سخنوری سیاسی بود. سپس طالب حکمت گردید. خشک بودن فلسفه وخالی بودن فلسفه از دین ومعنویت او را به سوی مانویت دو انگارانه کشاند. و پس از 9 سال به شکاکیت اکادمیان گرفتار گشت بعدها نیز به عنوان استاد وکالت در میلان مشغول شد. تا اینکه وارد شدن در مسیحیت ورق جدیدی را در زندگی او گشود.
تعریف آگوستین از عقل، تبییین ایمان، اثبات خداوند، خلقت،رابطه نفس وبدن.معاد ازل وابد، زمان از اموری است که نمی تواند در تبیین مساله انتظار بشر از دین به نظر آگوستینوس کمک نماید. اعتقاد به خدای قادر وخیر مطلق، تبیینی جدید از تثلیث، رابطه نفس وبدن، اعتراف به گناه، تقدسی فوق العاده به کلیسا بخشیدن رابطه عقل وایمان از تعابیری هستند که در تفکر آگوستین و فلسفه مسیحی آگوستین نقش عمده ای دارند. «ایمان میآورم تا بفهمم» شاید طلیعهای باشد برای پیش بینی افق فکری آگوستین و نظر او راجع به دین و عقل.
https://fpq.bou.ac.ir/article_65049_4b939f6c1442c0427f34d3815deebcff.pdf
2016-09-10
153
174
10.22081/fpq.2016.65049
آگوستین
تثلیث
مانویت
ایمان
اعترافات
باقر
یاقوتی
1
دانشجوی ارشد
LEAD_AUTHOR