دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
مقایسه نسبت فرد و جامعه در اندیشه علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
5
32
FA
احمد
کرمی نژاد
دانشگاه
ahmadkaraminejad@gmail.com
10.22081/fpq.2019.69852
بحث عاملیت و ساختار همچنان در اندیشه اجتماعی مدرن به عنوان یکی از مهمترین مباحث و نزاعهای نظری علوم اجتماعی در جریان است. این بحث در پارادایم فکری اسلامی تحت عنوان نسبت «فرد» و «جامعه» مطرح میشود. در بین متفکران اخیر اسلامی، کسانی که به صورت خاص و ممحّض به بحث فرد و جامعه و نسبت میان این دو و وجود این دو پرداختهاند، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی هستند. علامه طباطبایی وجود حقیقی برای جامعه قائل است؛ قول به اصالت جامعه و اصالت فرد میدهد؛ و تعیینکنندگی و نیروی بیشتر و غلبه را به جامعه میدهد تا اراده و عاملیت فردی. شهید مطهری نیز به وجود حقیقی جامعه و اصالت جامعه و اصالت فرد باور دارد؛ اما به خلاف علامه طباطبایی نقش اختیار، اراده و عاملیت فردی را در نسبت با تحمیل و فشار جامعه بیشتر دانسته و حکم به غلبهی بیشترِ آن میدهد ولی آیت الله مصباح یزدی وجود حقیقی جامعه را نپذیرفته، وجود آن را اعتباری میداند و اصالتی برای آن قائل نیست، فلذا تمام غلبه و تعیینکنندگی را به اراده و عاملیت فردی میدهد.
عاملیت,ساختار,فرد,جامعه,علامه طباطبایی,شهید مطهری,آیتالله مصباح یزدی
https://fpq.bou.ac.ir/article_69852.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69852_5d7eb7729e3a34da92b5bb17d7d857d7.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
بررسی مؤلفههای پست مدرن
33
64
FA
جواد
فاطمی تبار
دانشگاه
hatefmartyr6559@gmail.com
10.22081/fpq.2019.69853
بعد از ظهور رنسانس جریانی برای مقابله با فضای سنتگرای آن دوران بوجود آمد که به نوعی دین ستیز بود و مدرنیسم نام گرفت. بعد از سیطره چند قرنی این پدیده به مرور روشنفکران از فضای به شدت عقل گرا و مطلق گرای مدرنیسم به ستوه در آمدند و به خرد ستیزی روی آوردند که این فضا به تدریج پست مدرن نام گرفت .جریان پست مدرنیته به عنوان یک اندیشه معاصر غربی، تقریبا در سال 1970 گسترش یافت و بر شناخت، فرهنگ، رسانه، هنر، روابط سیاسی و اجتماعی و ... انسان غربی تاثیر گذاشت. در خصوص نسبت این اندیشه با مدرنیته، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، عدهای مثل نیچه، فوکو و لیوتار اعتقاد دارند که پست مدرنیسم به معنای گسست از مدرنیته و بعضی مثل هابرماس مدعی هستند که پست مدرنیسم به معنای مدرنیته متاخر یا ادامه منطقی مدرنیسم و اتمام پروژه ناتمام آن است. در هر صورت این جنبش به مرور تبدیل به یک جریان شد. هر جنبش فکری دارای متفکرانی است که با نظرات و ایدههای خود باعث گسترش و قوام آن جنبش شدهاند.در این مقاله که از روش توصیفی-تحلیلی استفاده میشود ابتدا شش متفکر از جریان پست مدرن، هایدگر، فوکو، لیوتار، دریدا، بودریار، رورتی که تقریبا از دیگران مهمتر هستند بررسی میشود و در ادامه به مهمترین نظرات آنها پرداخته میشود.در پابان ازلابه لای این نظرات و ایدهها به مبانی و اصول این مکتب از قبیل:نفی فراروایتها، شالوده شکنی، نسبی گرایی و ... پرداخته میشود.
مدرتیته,پست مدرنیسم,هایدگر,فراروایت,شالوده شکنی
https://fpq.bou.ac.ir/article_69853.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69853_1febd5135f3d75c25d8a9eb336644de8.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
بررسی انتقادی کاربست نظریه اقتدار وبر در تحلیل انقلاب اسلامی
65
90
FA
رسول
صادقی
دانشگاه
jafarzadeh124@chmail.ir
10.22081/fpq.2019.69854
انقلاب اسلامی ایران بر اساس نظریه اقتدار وبر مورد تحلیلهای مختلفی توسط اندیشمندان ایرانی واقع شده است. به طور کلی میتوان این تحلیلها را به دو دسته تحلیلهای انطباقی یا تسلیمپذیر و انطباقی انتقادی تقسیم کرد. منظور از تحلیلهای انطباقی تحلیلهای است که سعی در انطباق کامل نظریه وبر همراه با نظام ارزشی وی بر جامعه ایرانی هستند. منظور از انطباقی انتقادی، تحلیلهای است که نظریه اقتدار وبر را پذیرفتهاند ولی سعی دارند با ارزشهای ایران اسلامی آن را هماهنگ سازند. اما به تحلیلهای متأثر از وبر در ایران نقدهای جدی وارد است که برخی از آنها عبارت از: ۱- تناقض با اصل نظریه اقتدار وبر ۲- عدم فهم صحیح نظریه اقتدار وبر ۳- نگاه ایدئولوژیک و ارزشی به تحلیل جامعهشناسی سیاسی و خلط آن با مباحث فلسفه سیاسی ۴- عدم نگاه جامع به خصوصیات رهبری انقلاب و عدم فهم صحیح نهاد مرجعیت در شیعه، میباشد. البته باید متذکر شد که برخی از انتقادهای وارد شده بر تحلیلهای مبتنی بر نظریه اقتدار وبر در مورد انقلاب اسلامی ایران صحیح نمیباشد. بعضی از این انتقادها از قبیل نقدهای فقهی فلسفی میباشد که در این مقاله به آن پرداختهایم.
اقتدار کاریزماتیک,اقتدار قانونی,اقتدار سنتی,انقلاب اسلامی ایران,ماکس وبر
https://fpq.bou.ac.ir/article_69854.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69854_1ddcd3def946909dcf90cd2ad0fedfb5.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
بررسی عوامل جامعهشناختی بر نگرش نسبت به لباس روحانیت در تجربه زیسته همسران طلاب
91
122
FA
سمیه
شهباز بروجنی
دانشگاه
shahbaz.somayeh1@gmail.com
10.22081/fpq.2019.69855
در این نوشتار به منظور بررسی عوامل زمینهساز اجتماعی در شکلگیری نگرش همسران طلبه نسبت به لباس روحانیت از روش کیفی «نظریه زمینهای» استفاده شده است. بدین منظور 24 مصاحبه هدفمند به صورت عمیق و نیمه ساختاریافته از همسران طلاب صورت گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مهمترین عامل ایجادی و تأثیرگذار در نیرومندی نگرش همسران طلاب نسبت به روحانیت و لباس آنان «خانواده» است. عوامل شناختی در نگرش همسران طلاب نسبت به لباس روحانیت شامل «تأثیر استاد به عنوان دیگران مهم»، «معنویت روحانیون» و «اعتقاد به تقدس با پوشش لباس روحانیت» است. عامل احساسی نیز «احساس محبوبیت از تلبس» است و عوامل زمینهساز رفتاری برای پذیرش لباس روحانیت شامل «تأثیر تلبس در میان مردم به عنوان نماد لباس پیامبر اکرم <sup>(ص)</sup>»، «شناخته شدن روحانیت با لباس خاص به عنوان یکی از شعائر اسلامی»، «تأثیر رضایت از زندگی بر تصور قالبی نسبت به روحانیت»، «ارتباط بهزیستی معنوی همسر با رضایت از زندگی طلبگی» است. همچنین عوامل مداخلهگر که مانع پذیرش و همراهی کنشگر به پوشش لباس روحانیت همسر در مکانهای عمومی میشود شامل «خود ساخته نبودن بعضی از روحانیون ملبس عامل تصور قالبی منفی به روحانیت» و «برداشت جامعه از جایگاه اجتماعی، اقتصادی خانواده طلاب» است.
روحانیت,لباس روحانیت,همسران طلاب,نگرش,تجربه زیستی
https://fpq.bou.ac.ir/article_69855.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69855_84f377435e3ef87962b480ca616988e7.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
منطق پویایی تمدن نوین اسلامی از منظر نخبگان
123
150
FA
سید حمیدرضا
بطحایی
دانشگاه
bathaeehamid@yahoo.com
10.22081/fpq.2019.69856
تمدن به عنوان کلانترین مناسبات اجتماعی بین انسانها در نظر گرفته میشود.ضرورت دینی و اجتماعی تمدن شناسی و تمدن سازی در ایران پس از انقلاب همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی، دانشمندان و موسسان نظام جمهوری اسلامی بوده است. با این وجود، ادبیات تمدنی عالمان اجتماعی و تمدن پژوهان از ثبات برخوردار نبوده و دارای تطورات مختلفی بوده است. در این پژوهش مساله اصلی بررسی تحول و پویایی تمدن نوین اسلامی با توجه به عرصه عمل و کنش انسانی است. روش مورد استفاده در این تحقیق مصاحبه با متخصصان و تحلیل تماتیک با توجه به مساله ای که با آن مواجه بوده است. میتوان ادعا کرد در این پژوهش فهم نوین از مفهوم تمدن با توجه به کنش انسانی و عرصه عمل بدست آمد و مشخص گردید برای یافتن متن و حاشیه تمدن پژوهی و موتور محرک تمدن نوین اسلامی نیازمند مطالعات گسترده و تعامل با دیگر تمدن پژوهان در دیگر نقاط عالم اسلامی از شرق تا غرب است. میتوان تاسیس رشته جامعه شناسی کشورهای اسلامی را راهکاری برای بدست آوردن نیازهای اصلی و بنیادین جوامع اسلامی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی دانست.
تمدن,تمدن نوین اسلامی,مولفه اصلی تمدن نوین اسلامی,پویایی تمدن,منطق تمدن,نخبگان
https://fpq.bou.ac.ir/article_69856.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69856_edeb18534232462d58e5d14e3f90700e.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
گونه شناسی جامعه شناختی انواع خانواده از منظر خواجه نصیر الدین طوسی
151
174
FA
محمد وحید
سهیلی
دانشگاه
soheiliv1367@gmail.com
10.22081/fpq.2019.69857
خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان یکی از اندیشمندان تمدن و فرهنگ اسلامی در ذیل اندیشه فلسفه اسلامی به تبیین مباحث مختلف در حکمت نظری و عملی پرداخته است و در عرصه حکمت عملی توجه خاصی به سیاست مُدن و تدبیر منزل داشته است. او در مباحث خود کنشهای اجتماعی و حقیقت جامعه را تبیین کرده است و عامل اصلی کنش اجتماعی را محبت دانسته است. محبت نیز میتواند منبعث از خیر، نفع و لذت باشد. او عدالت را به عنوان عامل تنظیم کننده بعد از شکل گیری کنش انسانی مبتنی بر نقع و لذت میداند. پس آنچه را که حقیقت کنش انسانی را تشکیل میدهد محبت میداند و عدالت را برخواسته از بعضی ویژگیهای برخی از اشکال کنش انسانی را در مرحله بعد از ایجاد ساماندهی میکند. نظریه خواجه به دلیل روش مند بودن و ارائه دستگاهی مفهومی قابلیت این را دارد که بوسیله آن به گونه شناسی نظام خانواده بپردازیم و ما قصد داریم تا در این مقاله ظرفیتهای نظریه محبت خواجه را برای تبیین نظام خانواده به کار بگیریم. همچنین روش تحقیق مطالعات اکتشافی با رویکرد تحلیلی- منطقی به معنای مطالعه مسئله در پرتوی تحلیل مبانی، ساختار و لوازم منطقی است.
حکمت عملی,تدبیر منزل,محبت,عدالت
https://fpq.bou.ac.ir/article_69857.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69857_af0f8cbc81e170c827ec0432db1e3c26.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش
11
شماره 36- زمستان 1397
2019
02
20
معرفی و واکاوی پژوهشها در زمینهی وضعیت اجتماعی روحانیت
175
204
FA
مهدی
قاسمی اسفاد
دانشگاه
mahdi.ghasemi1404@gmail.com
10.22081/fpq.2019.69858
آیا نقشآفرینی روحانیون کماکان پررنگ و مؤثر است و یا اینکه جایگاه اجتماعیاش رو به افول نهاده و نیاز مبرم به بازیابی و بازسازی دارد؟ در شرایط حال حاضر مناسبات روحانیون و جامعه و برهمکنش آنها با سایر گروههای اجتماعی چگونه صورتبندی میشود؟ حضور اجتماعی روحانیت در سالهای اخیر جامعه ایران دستخوش چه تغییر و تحولاتی شده است و روحانیت چه شکلهای جدیدی از کنشگری اجتماعی را تجربه میکند؟ برای پاسخ به این پرسشهای مهم باید قبل از هرچیز دید تا تحقیقهای موجود درباره روحانیت چه وضعیتی را ترسیم میکنند.
با توجه به ضرورت توجه بیش از پیش به وضعیت حوزههای علمیه و روحانیون و جایگاه اجتماعی آنان بین مردم و میزان نفوذ و کارکردهای اجتماعی آنان، در این مقاله به ارزیابی و واکاوی ادبیات موجود در حوزه وضعیت اجتماعی روحانیت پرداختیم. پس از کندوکاو آثار متنوعی که به نحوی درباره وضعیت اجتماعی روحانیون منتشر شدهاند، این آثار به دو بخش کلی «پژوهشهای میدانی» و «پژوهشهای نظری - تحلیلی» تقسیم شد. سپس از تحقیق به وضوح مشخص شد که پژوهشهایی که در این حوزه منتشر شده به شدت ناکافی است. برخی از پژوهشها بسیار قدیمی و برخی پژوهشها بدون اتکای کافی بر دادههای میدانی صورت گرفته است. برخی بر پایهی یک سری تحقیقات، معتقد هستند که نفوذ روحانیت رو به افول گراییده است. برهمین اساس درباره علل و عوامل آن بحث درگرفته است. و برخی به آسیبشناسی وضعیت اجتماع روحانیت از زاویههای مختلف دیگر همچون بروکراسی حوزههای علمیه، وضعیت اعتماد اجتماعی نسبت به حوزه، انواع دینداری مردم، نحوه ارتزاق روحانیون و .... پرداختهاند. با این وجود نیاز مبرم و ضروری به تحقیقات با دامنهی بیشتر و موضوعاتی وسیعتر برای شناخت هرچه بیشتر روحانیون و حوزههای علمیه خصوصا به لحاظ وضعیت اجتماعی احساس میگردد.
روحانیت,مرجعیت,حوزههای علمیه,وضعیت اجتماعی روحانیون,جایگاه اجتماعی روحانیت
https://fpq.bou.ac.ir/article_69858.html
https://fpq.bou.ac.ir/article_69858_a94a312229e83c9cb965c76445ab4325.pdf