چکیده: فیلسوفان و متکلمان دین در دلالت و عدم دلالت معجزه بر وجود خداوند نظریات گوناگونی دارند. با پذیرش امکان و وقوع معجزه بر طریق نظام سبب و مسببی، به نام خرق ناموس طبیعت معرفی شده است. ابنسینا با تأکید بر قوای نفس انسانی و تزکیه نفس، معجزه را تبیین کرده است. ملاصدرا نیز با تأکید بر نفوس در هیولای عالم جسمانی و با داشتن عقول پاک معجزه را پردازش کرده است. ابنسینا و ملاصدرا معجزه را در مسیر اثبات وجود خدا، ثابت نمیدانند. عمده متکلمان مسیحی حیطه معجزه را وسیع گرفته و هر آنچه که به عنوان امداد غیبی برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی به صورت بارقههای ذهنی به صورت ناگهانی تجلی شود، معجزه میدانند. این طریق را مقدمهای برای اثبات وجود خدا مطرح میکنند. گروهی از متکلمان مسیحی نیز در صدد رد معجزه بر آمدهاند. متکلمان اسلامی معمولا رابطه منطقی بین معجزه و اثبات وجود خدا را نمیپذیرند؛ در این میان آیت الله جوادی آملی بر این باور است، اما مرحوم نراقی و مراغی رابطه منطقی را پذیرفتهاند.
واژگان کلیدی: معجزه ـ وجود خدا ـ ابنسینا ـ ملاصدرا ـ جوادی آملی ـ نراقی ـ متکلمان مسیحی.