نقد نظریه نیچه درباره‌ی حقیقت

نوع مقاله : فلسفی کلامی

نویسنده

دانشگاه

10.22081/fpq.2021.72097

چکیده

مسأله‌ی حقیقت، که همواره از مهم‌ترین مسائل فلسفه در حوزه‌ی معرفت‌شناسی به شمار رفته، و در آراء نیچه از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. هر چند که نیچه معنای حقیقت را همچون بسیاری از فلاسفه مطابقت ذهن (سوژه) و عین (ابژه) دانسته، اما به جهت این که برای علم ماهیتی واژگانی قائل است و از طرفی دیگر رابطه‌ی ذهن و عین را نوعی استعاره معرفی کرده، هیچ ارزش علمی برای حقائق بشری قائل نیست و همه‌ی آن‌ها را توهمات ذهن انسان قلمداد کرده است. نیچه ارزش و فایده‌ی علوم را در دست‌یابی انسان به اهداف خود در زندگی، که همان خواست قدرت است، منحصر کرده و حقیقت را چشم‌انداز بشر معرفی می‎کند. فلسفه نیز در نگاه نیچه عاری از هر گونه عقلانیت است و باید از اصول و ارزش‌های زیباشناختی و هنری پیروی کند. اما با توجه به این ماهیت واژگانی معرفت هیچ گونه دلیلی برای اثبات ندارد و از طرفی دیگر شواهد بسیاری همچون ادراکات خیالی رد نظریه نیچه و فرایند ادراک در نگاه او را اثبات می‌کند.

کلیدواژه‌ها