وظیفه اولیه هر دینداری که با الفبای تدین و دینداری آشناست، ایمان به خداوند و سائر اموری است که او ایمان به آنها را طلب نموده است. این امر ضرورت شناخت حقیقت ایمان را به همراه دارد. از طرف دیگر اولین سؤالی که توجه به حقیقت ایمان در پی دارد، سؤال از جایگاه معرفت و شناخت، در ایمان است. آیا اساسا ایمان با معرفت قابل جمع است؟ اگر چنین است آیا معرفت در تحقق آن ضرورتی هم دارد؟ اگر ضرورت دارد، چه نوع معرفتی شرط لازم ایمان است؟
مرحوم علامه گرچه مسأله رابطه بین ایمان و یقین را به طور مستقل مورد بررسی قرار نداده ولی بررسی آثار وی ما را به نتایجی در این زمینه میرساند. در یک کلام میتوان گفت نظر علامه در این رابطه با نوعی ابهام مواجه است ولی قدر متیقن این است که از منظر وی، ایمان با نوعی احتمال خلاف قابل جمع است و در تحقق ایمان وجود یقین ضروری نمینماید.