چکیده
در سالهای اخیر، «مصرف» به عنوان موضوعی اساسی برای مطالعههای اجتماعی تبدیل شده است. این در حالی است که دنیای امروز هم روز به روز شاهد افزودهتر شدن و پیچیدهتر شدن وسایل ارتباط جمعی است و در این میان، سینما به خاطر نقش تأثیرگزارش، جایگاه ویژهای دارد. از یک سو، خود سینماگران و رسانهورزان مشغول مصرف مفاهیم هستند و از سوی دیگر، با استفاده از اثری تولیدی، مخاطبشان را به عنوان مصرفکنندة یک کالای فرهنگی در نظر دارند. به دلیل اهمیت دین در جامعه ایرانی، سینمای ایرانی به نوعی با آموزههای دینی مرتبط است. این مقاله قصد دارد تا چگونگی بازنمایی و مصرف مفاهیم و نمادهای مذهبی را در دهه 70 و 80 سینمای ایرانی بررسی نماید.