چکیـده یکی از مسائلی که در دهههای اخیر در سطح جهانی ظهور و بروز یافته و جوامع مختلف و ادبیات غالب آنها را متأثر کرده، نگرشی جهانی به مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع است. این مفهوم که به خاطر برداشتهای متفاوت در تعابیری چون جهانیشدن و جهانیسازی بیان میشود، از جمله مفاهیم پر ابهامی است که با موضعگیریهای گوناگون مثبت و منفی رو به رو شده است. آنچه مسلم است اینکه این جریان عام، پدیده یا پروژهای است که در عرصههای متفاوت به ایجاد روابط میان واحدهای مستقل ملی همت گماشته و در ورای سیاستهای آن نشانههای زیادی از قدرت استیلاطلب غرب را میتوان مشاهده کرد که آمریکایی شدن بر اساس رویآوردهای سکولاریستی و لیبرالی، وجه غالب آن است. آنچه در این مقاله مورد بحث است، نحوه و نوع سازگاری جهانیسازی اسلامی با این جریان و قابلیتهایی است که اسلام در این عصر دارد. با توجه به اینکه آموزههای اسلامی با مبانی معرفتی، انسانشناختی و هستیشناختی ناب خود، که همگی هماهنگ با فطرت بشری است و بر محورهای برادری، صداقت، معنویت، ایمان به خدا و فطرت میباشد و عدالت مرکز ثقل آنها است، میتوان گفت این آموزهها قابلیت فراوانی برای جهانیشدن در عرصههای مختلف اعتقادی، شیوه کامل زندگی و نظم سیاسی تمام عیار دارد. البته باید با به کارگیری استراتژیهای مهمی به حاکمیت آنها در سطح جهانی همت گمارد.