چکیـده سنتگرایی، یک جریان روشنفکری دینی است که در اوایل قرن بیستم در عرصه فکری و اجتماعی غرب ظهور کرد. سنتگرایان نیز، گروهی هستند که در جریان ظهور و بروز مدرنیته، به تقابل با آن برخاستند و ساحت دنیای غرب را که در حال تیشه زدن بر پیکر انسان آسمانی و خراب نمودن عوالم فراتر از عالم مادی بود، با تندترین نقادیها به پای میز محاکمه بردند و از انسانی که جویای اصل خویش بود، دادخواهی نمودند. این مقاله، حکایت جریانی است که هم درصدد تشریح نوعی دینشناسی است و هم دغدغه اوجگیری شیوع آثار و عواقب مدرنیته در سراسر جهان را دارد. طرفداران این مکتب فکری معتقدند که مدرنیته، برخلاف اعتقادش، آدمی را گرفتار توهم و سرابی نموده و باعث پیشرفت افقی انسان در جهان مادی شده است و این امر، به خاطر ماهیت مدرنیته است. این مقاله پس از مقدمههایی دربارۀ سنتگرایان، به منظور شفاف کردن این سؤال که «چرا سنتگرایان، غرب را به نقادی کشانیدهاند؟» میخواهد به مبانی نظری این مکتب فکری، به صورت موشکافانه بپردازد، همچنین، به علم و عقل از دیدگاه آنان نیز اشارهای خواهد نمود.