چکیـده اسکولاستیک، مدارسی بودند که از دل کلیسای مسیحی بیرون آمدند تا در راستای خواستههای آن گام بردارد. از آنجا که قرون وسطای غرب، دوران تسلط بیچون و چرای کلیساست؛ پس اداره امور مختلف نیز با کلیسا بود. راهاندازی این مدارس نیز با اهدافی مشخص برای کلیسا صورت گرفت. مدارس اسکولاستیک که به مکتب خاصی تبدیل شد، از آن جهت مهم است که به مرور در مسیری غیر از آنچه کلیسا انتظار داشت، قرار گرفت و در واقع، شاید بتوان گفت، در کنار دیگر عوامل (جنگهای صلیبی، برخورد با تمدن اسلام و غیره) به نوعی باعث روشنگری شد و در رنسانس مؤثر افتاد. در این مقاله، علل پیدایی و برخی ویژگیهای اسکولاستیک و نیز نام چند تن از اندیشمندان این مکتب و در نهایت، انحطاط فلسفه مدرسی (اسکولاستیک) مورد بررسی قرار خواهد گرفت.