منطقه غرب آسیا بهخصوص حوزه خلیجفارس و دریای عمان ازلحاظ وجود منابع عظیم نفت و گاز و همچنین شرایط خاص زیستمحیطی دارای اهمیت خاصی است. حساسیتهای راهبردی موجود در این منطقه و همچنین تنشهای سیاسی، نظامی و موضوعات اقتصادی، باعث شده است تا مسائل مهمی همچون آلودگی زیستمحیطی در این منطقه تحتالشعاع قرار بگیرد. باید متذکر شد که خلیجفارس از نظر جغرافیا، دریایی در حالت نیمه بسته است. این موضوع در مقایسه با دریاهای آزادی که با آنها در ارتباط است باعث شده، ظرفیت لایروبی بسیار کمتری داشته باشد. همین علت باعث شده آلایندهها در خلیجفارس برای مدت طولانیتری باقی بمانند. این وضعیت در اثر عواملی مانند نفت و آلودگیهای منشعب شده از آن، نظامیگری و در پی آن تخریب زیست محیط، نمکزدایی آب دریا جهت شیرین سازی و ساخت جزایر مصنوعی تشدید شده است. سؤال اصلی در این مقاله این است که چگونه میتوان از تهدیدهای موجود در حوزه خلیجفارس به نظرگاه مشترک بین کشورهای این منطقه رسید تا زمینه همگرایی ایجاد شود. در این مقاله بنا بر نظریه مکتب کپنهاگ که امنیت را در ابعاد موسع تعریف میکند؛ لازم است کشورها، بخش توسعهای خود را برای همکاریهای جمعی بسیج کرده و زیست منطقهگرایی را در مقیاسهای منطقهای و فراملی عملیاتی کنند. فرضیه این مقاله این است که میشود با ایجاد مشوقهایی در سطح منطقهای و فرا منطقهای کشورها را ملزم به رعایت قوانین و مقررات دریایی کرد. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی بررسی و جهت جمعآوری منابع از دادههای کتابخانهای و اینترنتی استفاده شده است.